۵ دلیل برای چال کردن مفهوم بکارت برای همیشه

بکارت مسئله ای است که همه ما راجع به آن می دانیم، چیزی است که همه ما در مورد آن صحبت کرده ایم. این موضوعی است که ما، از لحاظ فرهنگی، نسبت به آن وسواس بیش ازحد داریم.

بکارت زن برای جامعه ارزشمند است، اما بکارت یک مرد واقعا هیچ اهمیتی ندارد. در واقع، برای موقعیت اجتماعی یک مرد بهتر است که او باکره نباشد و این یعنی تبعیض جنسی٬ به این معنی که زنان برای داشتن رابطه جنسی سرافکنده میشوند و مردان برای آن تشویق.

ایده اینکه اولین رابطه جنسی کامل ( دخول) اتفاقی پراهمیت ومتحول کننده زندگی است ( برای زنان) ریشه دراین دارد که زنان به عنوان کالا در نظر گرفته شده اند. به عبارت دیگر، بکارت یک ساختاراجتماعی است که با کالاشدگی زنان همراه است.

از آنجا که زنان به عنوان کالا و دارایی در نظر گرفته می شدند (و حتی هنوزهم گاهی میشوند)، زمانی که آنها ازدواج میکردند، آنها از پدرانشان به شوهرانشان سپرده میشدند. شما از سنت همراهی کردن دختر توسط پدر در طول راهرو کلیسا اطلاع دارید؟ خب، این عمل انتقال اموال را از پدر به شوهر بازنمایی میکند. پدر او به معنای واقعی کلمه او را به کس دیگری میبخشد.

به همین دلیل دست نخوردگی جنسی یک زن بسیار با اهمیت شد. بکارت او به عنوان یکی از مهم ترین ویژگی در مورد او دیده می شد.

همچنین تمایلات جنسی به وضوح تحت کنترل مذهب بود، که رابطه جنسی خارج از ازدواج را شرم آور و تابو میدانست و از آنجا که پیشگیری از بارداری غیرممکن بود، به همین دلیل برای زنان مهم بود که برای تضمین اصل و نسب شوهرانشان باکره بمانند. در واقع، از باکرگی به عنوان یک روش قرون وسطایی بررسی نسب پدری استفاده میشد.

اگر چه مفهوم بکارت ممکن است فقط یک سنت به نظر برسد، اما در واقع بسیار مشکل برانگیز و حتی آسیب زننده است.

۱. مفهوم باکرگی، نمود تبعیض جنسیتی است

مطمئنا، در دوران مدرن، بکارت به عنوان یک مفهوم برای مردان نیز وجود دارد، اما پیامدهای اجتماعی و اهمیت یکسانی ندارد.

به زنان یاد داده‌اند که بکارتشان، حتی در حد یک کالا، باارزش است. اگر آنها آن را در راه اشتباه از دست دهند – به این معنی که، با شخص اشتباه و یا در زمان اشتباه – به آنها برچسب «سهل الوصول» زده میشود یا حتی «دست خورده».

در همین حال، مردان برای «از دست دادن» بکارت خود، مجبورنیستند خجالت زده یا نگران قضاوت دیگران باشند.

بکارت نشانه‌ای ازپاکدامنی است و پاک نبودن درهنگام ازدواج، در بسیاری از جوامع شرم و خجالت برای خانواده به همراه دارد، حتی اگرشخص مورد تجاوز قرار گرفته شده باشد. در برخی از این فرهنگ‌ها،به ویژه برای شرمندگی خانواده‌های آنان، زنانی را که در زمان ازدواج باکره نیستند، تبعید کرده و یا حتی می‌کشند. اما مردانی که درهنگام ازدواج باکره نباشند، با این عواقب فرهنگی مواجه نیستند.

۲-بکارت به برچسب هرزگی زدن کمک می‌کند

مفهوم بکارت ایجاد شد تا بتوان زنان را بر اساس چگونگی و زمان شروع رابطه جنسیشان مورد قضاوت قرار داد.

از دست دادن بکارت در سن اشتباه (در این مورد معمولا «خیلی جوان» بودن)، در زمان اشتباه («خیلی زود» در یک رابطه، یا در یک رابطه غیرجدی)، با شخص اشتباه (مثلا کسی که عاشق شما نباشد) و یا با احساسات نادرست (انجام آن به هر دلیل دیگری غیر از دوست داشتن شریک زندگی خود و تمایل به تعهد وعشق) پیامدهای اجتماعی دارد. دیگران بر اساس این عوامل،گمانه زنی و قضاوت می‌کنند بخصوص با برچسب «هرزه (Slut)» فرد را شماتت میکنند.

«هرزه نکوهی(Slut-shaming)» یعنی این که زنان به خاطر رفتار جنسی شان نکوهش شده و مورد انتقاد قرار گیرند. پوشیدن لباسهای بدن نما، خوابیدن با مردان مختلف ، و یا حتی داشتن تعداد زیادی دوستان مرد، برخی از رفتارهایی است که زنان به خاطر آن‌ها هرزه خوانده شده و سرزنش میشوند.

این رفتار (هرزه‌نکوهی) رفتاری جنسیت‌زده و زن‌ستیز است٬ چرا که بر اساس نگاه منفی نسبت به تمایلات جنسی زنان و برپایه ارزش‌های جنسی خشکه مقدس و سنتی، شکل گرفته است.

«هرزه نکوهی» خودمختاری جنسی زنان را برنمی تابد و با تحمیل این انتظارات بر  زندگی جنسی زنان، رفتار‌ها و انتخاب‌هایشان را محدود می‌کنند.

از دست دادن باکرگی، به صورتی که از لحاظ فرهنگی مناسب تلقی نمی‌شود، باعث برچسب هرزگی میشوند.

۳. بکارت مبنای ارزش یک زن با نسبت معکوس به تعداد روابط جنسی که داشته، قرار می‌گیرد

همانطور که گفته شد، بکارت با پاکدامنی پیوند داده شده است.

این بدان معنی است که هراندازه که روابط جنسی بیشتری داشته باشید، عفت کمتری دارید.

تعبیر آن برای زنان این است که ارزش آن‌ها ذاتا به تعداد روابط جنسی که داشته‌اند مرتبط است، به طور خاص به چه میزان رابطه جنسی با مردان داشته‌اند و این رابطه یک رابطه معکوس است یعنی هرچه تعداد روابط جنسی بیشتر پاکدامنی کمتر. در حالی که برای مردان، یک رابطه مستقیم بین میزان روابط جنسی آن‌ها و ارزشی که جامعه برای آن‌ها برمیشمرد، به وجود دارد.

مردان از نظر اجتماعی برای داشتن رابطه جنسی تشویق می‌شوند و زنان تنبیه. مرد فعال در سکس را شهوتی و زن فعال در سکس را جنده می نامند. این تبعیض جنسی است و بکارت سهم زیادی در این زمینه دارد.

۴. بکارت با نرمهای دگرجنسگرایانه تعریف شده است

در مفهوم بکارت، دخول (ورود  پنیس در واژن) یک نوع خاصی از رابطه جنسی، متفاوت با دیگر روابط جنسی انگاشته شده است.

تصور بر این است که تا زمانیکه دخولی صورت نگرفته باشد، شما رابطه جنسی نداشته‌اید. درواقع در فرهنگ ما حتی رابطه جنسی دهانی و مقعدی، رابطه جنسی محسوب نمی‌شوند، با وجود اینکه در هر دو کلمه «رابطه جنسی» عنوان شده است.

این به این معنی است که رابطه جنسی واژنی دو جنس مخالف نوع استانداردی از فعالیتهای جنسی فرض می‌شود (و باید باشد).

دگرجنسگرایی یک هنجار است، و بکارت به عنوان تقویت کننده آن عمل می‌کند.

بکارت تجارب لزبین، گی، دو جنسی، دگرباشان و دیگر افراد غیر دگرجنس گرا – و تجارب دگرجنسگرا که رابطه جنسی کیر در مهبل ندارند را محو می‌کند و به حساب نمی اورد و رابطه جنسی آن‌ها را در مقایسه با رابطه جنسی دگرجنس گرایان، نامعتبر وغیرواقعی به تصویر می‌کشد.

بکارت شما را دگرجنسگرا فرض می‌کند و تجارب هر نوع دیگری از قالبهای جنسی را به حساب نمی‌آورد.

۵. بکارت، همجنسگرایان و تراجنسی ها را نادیده می‌گیرد

از آنجا که بکارت تنها در قالب نرمهای دگرجنسگرایانه می‌گنجد، برای کسانی که درساختارهای دوجنسیتی یا به اصطلاح «متعارف» از تمایلات جنسی قرار نمی‌گیرند، جایی در نظر نمی‌گیرد.

بکارت وابسته به دگرجنس گرایی، همسو جنسی مرد یا زن است وبرای همه روابط و کسانی که خارج این محدوده هستند، هیچ چهارچوبی ندارد.

این افراد اغلب حتی به عنوان کسانی که بکارت خود را از دست داده‌اند در نظر گرفته نمی‌شوند، مگر اینکه رابطه جنسی با جنس مخالف داشته باشند.

حتا نیازی نیست که خارج از فضای اینترنت را نگاه کنیم! صفحات اینترنتی زیادی از سوالات مردم مبنی بر اینکه آیا لزبینهایی که رابطه جنسی داشته‌اند، باکره هستند یا خیر وجود دارد.

این حقیقت که حتی این مسائل برای بسیاری از مردم مهم است به وضوح نشان می‌دهد که به چه اندازه ما به عنوان یک ساختار فرهنگی به باکرگی اهمیت می‌دهیم و چگونه میان باکره‌ها و غیر باکره‌ها تفاوت قایل می‌شویم.

برگردان: معصومه ساجدی

————————————————————–

منبع: فمینیسم روزمره

امتیاز شما به نوشته؟
[کل: 19 میانگین: 4.2]
اشتراک‌گذاری

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *