نسرین افضلی متولد ۱۳۵۷ تهران است. او پژوهشگر مطالعات زنان، فعال حقوق زنان و دانشجوی دوره دکترای جامعهشناسی دانشگاه کنکوردیای مونترال کاناداست که از سال ۲۰۱۴ بعنوان پژوهشگر میهمان در دانشگاه جرج میسون به تحقیق اشتغال دارد.
خانم افضلی به نظرتان مادر شدن مانع از فعالیت های عادی یک زن نمی شود؟
این مسئله کاملا به نگاه جامعه در مورد “فرزندآوری” و قوانین وضع شده وابسته است. در آخرین نظرسنجیها کشور سوئیس بهترین کشور جهان برای مادر شدن اعلام شده است. چرا؟ بدلیل اینکه از مادرها و پدرها بعد از تولد بچه حمایت میشود و فشار بچه دار شدن به جای تحمیل بر والدین یا مادر، به کل جامعه منتقل و تقسیم میشود. در این شرایط است که زندگی زن به تنهایی درگیر فرایند فرزندآوری نیست، نهادهای حمایتی وجود دارد. کمکهای مالی هست و بچه دار شدن هزینه زیادی برای زن به شمار نمیآید.
بسیاری از زنها به علت تغییرات ظاهری که بعد از بارداری برایشان اتفاق میافتد نسبت به تجربه مادرانگی مقاومت میکنند، شما به عنوان یک پژوهشگر این مقابله و مقاومت را منطقی و درست میدانید؟
دلایل متعددی برای مقاومت در برابر فرزندآوری وجود دارد. نرمهای سکسیستی زیادی برای زنها وجود دارد که باعث می شود بلافاصله بعد از بارداری و زایمان به جای اینکه توجهشان را به حفظ سلامت خود و بچه معطوف کند، به ظاهر و تغییرات ظاهری معطوف میکند. اغلب خانمها بعد از زایمان به خاطر فشارهای مستقیم و غیرمستقیمی که از سوی جامعه به آنها تحمیل میشود، سریع به این فکر میکنند که بروند جراحی کنند و واژنشان را تنگ کنند، بدنشان را ترمیم کنند یا شکمشان را ساکشن کنند، یعنی به فکر ترمیم تغییراتی میافتند که عوارض طبیعی فرزندآوری است و به خاطر بارداری برای هر زنی رخ میدهد و اینها فشار روحی و روانی و هزینههای مالی زیادی را به آنها تحمیل میکند.
خودتان به طور شخصی به این مسائل فکر کرده اید؟ به این تغییرات و خوشایند بودن یا ناخوشایند بودنشان؟
در مورد خودم باید بگویم این مساله جزو دلایل من برای فرزنددار شدن نبوده، اما نمیتوانم بگویم که هرگز به آن فکر نکردهام.
به اعتقاد شما با توجه به حق “آزادی و مالکیت فرد بر بدنش” یک زن میتواند به همسر یا شریک جنسیاش در مقابل کودک آوری نه بگوید؟
این یک امر کاملا شخصی و اخلاقی است. بخصوص در جامعهٔ کنونی که فردگرایی عمیقا در دنیای امروز ریشه دوانده است و خصوصا اینکه امکان کنترل بارداری و سقط جنین وجود دارد، به هر حال تا وقتی زن به طور کامل به لحاظ روحی و جسمی آمادگی لازم را برای تربیت و به دنیا آوردن فرزند نداشته باشد، نباید هیچ مصلحت یا سیاستی او را وادار یا ترغیب به بارداری کند.
شما مادر هستید؟
. خیر من تجربه مادری ندارم.
حس درونیتان نسبت به این مسئله که در آینده بخواهید این تجربه را از سر بگذرانید چیست؟
قطعا یکی از استرسهای من این هست که بچه دار بشوم. برایم مثل یک کابوس است .
چرا کابوس؟
به این دلیل که از زنها در این مقوله حمایت کافی نمیشوند. در شرایط ایران که نه تنها حمایت وجود ندارد بلکه نقض سیستماتیک حقوق مادران وجود دارد و مادرشدن ریسک بزرگی است. ولی در خارج از ایران شاید بشود با استرس کمتری به آن فکر کرد و مثلا در کشورهایی که بهترین مکان به لحاظ قوانین حمایتگرانه برای بچه دار شدن اعلام شدهاند.
در مجموع بچه داشتن برای یک زن باعث افزایش خوشحالیاش در زندگی میشود یا منجر به از دست رفتن آزادیهای فردی؟
بعد از انقلاب صنعتی و بعد از اینکه تعداد زنها در بازار کار بیشتر شد، زنها مجدانه تر خواستار استقلال مالی شدند. تا پیش از آن زنها در خانه کار زیادی انجام میدادند. بچهها را بزرگ میکردند و مسئولیتهای متعددی داشتند ولی کسب درآمد و نان آوری در اختیار مرد بود وبه تبع آن قدرت نیز در اختیار مردها بود و برای حضور بیشتر زنان در بازار داشتن فرزند یکی از موانع اصلی بود چون که نه حمایت کافی از سوی نهادهای اجتماعی وجود داشت و نه تقسیم نقشهای جنسیتی زن و مرد در کارهای خانه و تربیت فرزند این اجازه را می داد . قرصهای بارداری و ابزارهای پیشگیری به زنها این امکان را داد که تعداد، زمان و فواصل بارداری را کنترل کنند. در برخی موارد کارفرماها تعهداتی از زنان می گیرند که تا فلان مدت نباید بچه دار شوید. گرفته میشود از نیروهای کار در برخی جاها که تا فلان مدت نباید بچه دار شوید، مسلما با چنین شرایط نابسامان و قوانین ناقصی فرزندآوری بیشتر از آنکه موجب خوشحالی زنها شود باعث از دست رفتن موقعیت ها آزادیهایش خواهد شد.
شما را یک زن فمینیست میشناسم، نگاه فمینیسم به مقوله فرزندآوری چطور است؟ آیا فمینیسم نسبت به فرزندآوری بیمیل و در تقابل است؟ به عبارتی حقوق زنان و آزادیهای فردی با مسئله فرزندآوری در تضاد است؟
نه واقعیت این است که فمینیسم با هیچ انتخاب فردی در تقابل نیست مگر آنچه که حقوق بشر را تحت الشعاع قرار بدهد. یعنی شعار اصلی فمینیسم این هست که حقوق زنان، حقوق بشر است. فمینیسم میگوید هر حقی که در جهان برای مردان قائل هستیم باید و الزام داریم برای زنان هم قائل باشیم. یعنی صرفا زن نباید بدلیل بیولوژیاش مثل پریود، بارداری، شیر دادن یا غیره… از حقوق انسانیاش و از اشتغال، پیگیری علائق و سلائق شخصی خودش محروم باشد. بحث فمینیسم مبارزه با محدودیتهای زنانه است. فمینیسم نه با فرزندآوری بلکه با سو استفادهای که از بیولوژی زن میشود و آنها را در بیولوژیشان محصور و محدود میکند مخالف است. تحقیقات زیاد نشان میدهد که احتمال اخراج زنانی که به مرخصی زایمان میروند بیشتر است و همین هم نشان دهندهٔ این است که فرزندآوری در دنیای کنونی برای زنها هزینه ساز هست.
به نظر شما کاهش نرخ جمعیت با تغییر و انقلاب در نوع نگاه زنان نسبت به حقوقشان مرتبط است؟
بله. این واقعیتی است که باید پذیرفت. زنها خواهان استقلال مالی شدهاند و با ظهور ابزارهای جلوگیری و کنترل زمان و فواصل بارداری، مسئلهٔ کنترل جمعیت به گونهای در اختیار زنها قرار گرفته است. این حق مسلم آنهاست. اگر چه حکومتها اغلب با این موضوع مخالف بوده و هستند و معتقدند کنترل نسل و جمعیت باید در راستای مصالح ملی باشد. اما به هر حال این یک ابزاری شد برای اینکه زنها رودروی حکومتها برای احقاق حقوقشان بایستند و درخواست کنند که اگر حقوق برابر نگیرند، مزایای بازنشستگی بهشان تعلق نگیرد یا مطمئن نباشند که پس از بارداری و زایمان به کارشان بازگردانده میشوند، در برابر فرزندآوری مقاومت میکنند.
پس تغییر رویکرد حکومت ها هم به همین دلیل بوده؟
دقیقا. به همین دلیل حکومتها رفتند به سمت سیاستهای تشویقی. مثلا مهدکودک ساختند و قوانین سفت و سختی گذاشتند که زنها بعد از مرخصی زایمان با همان حقوق و شرایط قبل از زایمان مشغول به ادامه کار بشوند و اگر کارفرمایی، نیروی کاری را به خاطر بارداری یا زن بودن اخراج میکرد، یا تنزل مقام میدادند یا اینکه ناچار میشد جریمهٔ سختی پرداخت کند.
منبع: ایران وایر
دیدگاهتان را بنویسید