ناهید ۴۰ سال دارد و نزدیک به ۱۲ سال با همسرش رضا زندگی کرده است. این زوج در پی بروز اختلاف شدید در نهایت از یکدیگر جدا شده اند. مرد در ازای بخشش مهریه راضی به طلاق میشود، ولی زن را تهدید میکند که حضانت فرزندانش را خواهد گرفت. این زوج صاحب دو فرزند هستند؛ دختری ۷ ساله و پسری ۵ ساله که تا زمان صدور حکم و جاری شدن صیغه طلاق، با مادر زندگی میکردند و بعد از طلاق هر دو فرزند با پدر زندگی میکنند. اکنون مسأله حضانت فرزند دختر مطرح است که ۷ سالگی را پشت سر گذاشته و همچنین تحویل پسر
۵ ساله به مادر که طبق قانون حضانتش با مادر خواهد بود. مادر به دادگاه مراجعه کرده تا حضانت فرزندانش را به موجب حکم دادگاه بگیرد
در خصوص این پرونده دادگاه رای داده است: نظر به اینکه پدر شرایط مالی مناسبی دارد و اینکه هیچ کدام از موارد قانونی برای اینکه از وی سلب حضانت شود را ندارد طبق حکم دادگاه حضانت فرزند دختر به پدر و فرزند پسر که ۵ سال دارد به مادر واگذار میشود.
براساس ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی: «برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.» به علاوه در تبصره این ماده آمده است که «بعد از هفت سالگی، در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه میباشد.»
ناهید کارمند یک شرکت بستهبندی مواد غذایی است و حقوق مقرر ماهیانه به اضافه بیمه دارد، میگوید: «میخواهم حضانت فرزندانم را بگیرم، تمامیخرج و مخارجشان را هم خودم میدهم چون کار میکنم و توانایی مالی دارم، ولی میخواهم همسر سابقم به کلی از زندگی من و بچههایم دور باشد، ما روزگار سختی را در کنار هم داشتیم و این مسأله روحیه فرزندانم را تحت تاثیر قرار داده است. آنها بشدت عصبی هستند.»
طبق قوانین کشور اعطای حضانت به هر یک از والدین به معنی حذف پدر یا مادر از زندگی فرزند نیست. پدر و جد پدری بر طفل ولایت قهری دارند و این ولایت به هیچ وجه قابل اسقاط نیست، مگر در مواردی که در قانون مشخص شده و به حکم دادگاه.باید توجه داشت که مسأله حضانت با ولایت متفاوت است و اگر حضانت طفلی به مادر تعلق بگیرد به معنی عدم ولایت پدر و جد پدری بر طفل نیست.
طبق قوانین کشور ما ولایت بلافاصله پس از تولد به صورت قهری برای پدر و جد پدری ایجاد میشود. و پدر و جد پدری برای اداره امور طفل از جمله امور مالی وی ولایت خواهند داشت. «حضانت» در معنای لغوی به معنی نگهداری و در معنای حقوقی به معنی نگهداری و تربیت طفل از سوی کسانی است که قانون آنها را مشخص کرده است.
این مادر در ادامه در حالیکه بشدت مستأصل و مضطرب است میگوید:«اگر از هر دو فرزندم بپرسید میگویند که میخواهند با من زندگی کنند. من مادرشان هستم و طبیعتا به من بیش از پدر نیاز دارند.» از ناهید میپرسم که مگر پدر فرزندانش دچار مشکل خاصی مانند اعتیاد یا فساد و فحشاست که نمیخواهد کودکانش ارتباطی با پدر داشته باشند؟ میگوید:«پدر فرزندانم مشکل خاصی ندارد. ما با یکدیگر سازش نداشته و مرتب با یکدیگر در حال جنگ وجدل بودیم و من برای اینکه آنها را از این وضع دور نگه دارم با دو فرزندم بیشتر در خانه پدرم زندگی میکردیم. پس از مدتی راضی شدم در قبال بخشیدن مهریهام طلاق بگیرم ولی شوهرم تهدید کرد که نمیگذارد روی فرزندانم را ببینم و این مسأله ترس و نگرانی در فرزندانم به وجود آورده است. آنها بشدت به من وابسته هستند و همین مسأله من را تحت فشار قرار میدهد. مخصوصا فرزند اولم که دختر است و بیشتر به من احتیاج دارد، اما اکنون دادگاه حضانت او را به پدرش داده است.
ناهید میگوید: «به حکم دادگاه در خصوص دخترم اعتراض خواهم کرد ولی اکنون همسر سابقم فرزند پسرم را هم به منزل خودش برده و میگوید همان طور که حضانت دخترم را گرفتم حضانت پسرم را هم خواهم گرفت. البته قاضی دادگاه گفته است که این کار پدر غیر قانونی است و من میتوانم علیه او شکایت کنم. مقاومت در مقابل تصمیم دادگاه درباره حضانت کودکان و اجرا نکردن آن منجر به بازداشت فرد متخلف میشود. ماده ۴۰ قانون حمایت خانواده مقرر کرده است: «هر کس از اجرای حکم دادگاه در مورد حضانت طفل استنکاف کند یا مانع اجرای آن شود یا از استرداد طفل امتناع ورزد، حسب تقاضای ذی نفع و به دستور دادگاه صادر کننده رأی نخستین تا زمان اجرای حکم بازداشت میشود.»
مواردی که میتواند از مصادیق سلب حضانت از یکی از والدین باشد عبارتند از: اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر، قمار اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا، ابتلا به بیماری روانی به تشخیص پزشکی قانونی، سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود مشاغل ضداخلاقی مانند فساد، فحشا، تکدیگری، قاچاق تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف و البته موارد محدود به اینها نیست و مواردی از جمله ساعات کار بیش از حد پدر یا مادر که سبب عدم رشد و تربیت صحیح کودکان شود هم ممکن است از موارد سلب حضانت تلقی شود. همچنین به موجب ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده «رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاهها و مقامات اجرایی الزامی است.»
ناهید میگوید: «شاید اگر حق حضانت فرزندانم را جزو شروط ضمن عقد و به صورت جداگانه از همسرم میگرفتم، اکنون مجبور نبودم پلههای دادگاه را بالا و پایین کنم تا حضانت دختر ۷ سالهام را در شرایطی که بیش از همیشه به من نیاز دارد، بگیرم.» بر طبق قوانین موجود، پدر و مادر میتوانند از حق حضانت خود صرفنظر کنند. بنابراین توافق والدین در مورد حق حضانت در صورتیکه برخلاف مصلحت کودک نباشد، معتبر است، اما ازآنجا که قانون میگوید حضانت تکلیف والدین است. بنابراین پدر و مادر نمیتوانند همزمان حضانت را از خود ساقط و طفل را بیسرپرست رها کنند.
عاطفه خلفی
منبع: ایران بانو
دیدگاهتان را بنویسید