آزارگر: فریبرز جمشیدی، دانشکده معماری و شهرسازی سوره
من دانشجوی سوره هستم. آبدارچی دانشگاه ما فردی موجه است و همه اونو آدم خوب و باشخصیتی میدونن. خیلی با احترام با بقیه صحبت میکنه و بسیار به ظاهر موجه است. یک ماه پیش گوشیاش را درآورد و سوال امتحان اون روز رو به من نشون داد بعد گفت شمارم رو داشته باش برای امتحانهای دیگهت بهم پیام بده روز قبلش تا برات بفرستم. از اونجایی که هر دانشجویی با شنیدن همچین چیزی وسوسه میشه، مخصوصا برای امتحاناتی که سخته، موضوع رو با دوستام در میان گذاشتم و گفتند برای امتحان فلان و فلان برو سوالات رو ازش بگیر. بهش پیام دادم دیدم که با الفاظ خوشگلم، عزیزم، عشقم، پرنسس، ملکه و … با من صحبت میکنه. از اونجایی که اساتید هم قبولش دارند و دو تا دختر بزرگ داره گفتم احتمالا به من هم به چشم دخترش نگاه میکنه و این حرفها رو میزنه. تا اینکه دیدم میگه در قبال سوالات ازت اعتماد میخوام. چی بهم میدی که اعتماد کنم؟ گفتم خب باید چیکار کنم. فکر کردم لابد عکس از مدارکم برای اثبات اینکه سوالها رو داده بهم یا پول میخواد. گفت «یه سوال ازت میپرسم چرا انقدر خوشگلی؟ و اینکه دوست پسر داری؟😍»
گفتم لابد میخواد ازم آتو بگیره که اگر لوش دادم که سوالات رو از این گرفتم مثلا منو جلو خانوادهم خراب کنه. گفتم نه ندارم. برای چی؟ گفت دروغ میگی داری. گفتم نه. گفت شرمنده نمیتونم سوالات رو بفرستم. اما فرداش یک ساعت قبل امتحان سوالات رو فرستاد و بعد امتحان پیام داد که امتحان بعدیت کیه. تاریخ و اسم امتحان رو گفتم. گفت یه چیزی ازت میخوام انجام بده تا سوالات رو بدم بهت. گفتم چی؟ گفت کسی رو میشناسی ماساژ بده؟ منم همه پیامها رو پاک کردم و از اون روز هم هر وقت منو تو دانشگاه میبینه نگاههای هیز و خیره داره با لبخندهای چندش. طبق تحقیق و سوال از چند تا از بچههای ترمهای بالاتر متوجه شدم بار اولش نیست از این کارا میکنه. پشتش هم قرصه به یکی دیگه از کادر و دوتایی فساد به پا کردند توی دانشگاه. میترسم برم به رئیس دانشگاه بگم بگن چون تلاش کردی تقلب کنی و خودت رفتی پیام دادی و زنگ زدی بهش پس طبق قانون ایران بازم کرم از خانومهاست و نهایتا اخراج بشم! توی یه گروهی مطرح کردم یه نفر بهم گفت به صفحه شما پیام بدم معرفیش کنید که آبروش بره من خیلی ترسیدم. میترسم برم دانشگاه. حالم بد میشه چند روزه افسردهم از خودم بدم اومده که چرا بهش پیام دادم.
از طرفی دوستم میگه ساکت شو نذار کسی بفهمه اخراج میشی از طرفی چند نفر گفتن برم جلو رئیس دانشگاه بگم و نترسم بذارم آبروش بره (هرچند میدونم دست همشون باهم توی یه کاسه هست) و میترسم بیفایده باشه.
فمینیسم روزمره: لطفا اگر اطلاعات بیشتری درباره این فرد دارید یا اگر تجربه مشابهی دارید به ما پیام دهید.
دیدگاهتان را بنویسید