آرش علایی در روزهای اخیر با یک پست اینستاگرامی خبری مبنی بر شروع فعالیت گروهی از پزشکان ایرانی خارج از کشور برای کمک به آسیب دیدگان اعتراضات اخیر منتشر کرد. او در ویدیویی در صفحه خود میگوید که بیش از هشتاد متخصص و فوق تخصص حوزه پزشکی در نقاط مختلف با این کمپین با نام «مهسا مدیکال» همکاری میکنند تا به مخالفان داخل ایران مشاوره پزشکی و روانشناسی بدهند.
آرش و کامیار علایی سالهای گذشته از اسامی مطرح شده در جنبش من هم (می تو) بودند و اتهاماتی در سال ۱۴۰۰ اتهاماتی علیه این دو برادر از طرف چند زنان وارد شد.
برادران علایی هر دو پزشک هستند و در ایران در زمینهی ایدز فعالیت میکردند. آنها در سال ۱۳۸۷ به اتهام “براندازی نظام” دستگیر و به زندان محکوم شدند و بعد از گذراندن سه سال حبس، به آمریکا مهاجرت کردند. آنها در سال ۲۰۱۲ «موسسه جهانی سلامت و حقوق بشر» را جهت فعالیت در زمینهی پیشگیری و درمان ایدز در محل دانشگاه آلبانی تاسیس کردند. همکاری آرش علایی با این دانشگاه تا سال ۲۰۱۷ ادامه داشت.
آرش علایی به واسطه فعالیتهایش در زمینه درمان ایدز در سال ۲۰۱۲ برندهی جایزه الیزابت تیلر شد و با استفاده از کمکهای دولت امریکا، توانست راه را برای تحصیل دانشجوهای ایرانی ستارهدار در آمریکا باز کند. او به چندین دانشجوی ستارهدار ایرانی که در اعتراضات سال ۸۸ از دانشگاه اخراج شده بودند کمک کرد تا از دانشگاه آلبانی در نیویورک آمریکا پذیرش بگیرند.
دانشجوی دختری که به واسطهی او در سال ۱۳۹۰ از دانشگاه آلبانی پذیرش گرفته بود، راوی یکی از روایتهای تجاوز و تعرض این دو برادر در جنبش می تو بود. او اعلام کرد که آرش و کامیار علایی با تهدید به لغو اقامت تحصیلی، لغو پذیرش دانشگاه و یا قطع کمک هزینهی تحصیلی، از او درخواست رابطه جنسی داشتهاند.
او در روایتی که از هجده ماه زندگیاش در آمریکا و رابطهاش با برادران علایی منتشر کرده میگوید: “با آزاد شدن آرش علایی و ورودش به آلبانی ابراز علاقه کامیار بیشتر شد و با توجه به اینکه در دانشگاه آلبانی مدیریت تکتک ما را به عهده داشتند، برخوردش با مسایل مربوط به من منوط بود به اینکه پاسخ ابراز علاقهاش را بدهم. بارها و بارها به بهانههای مختلف سعی کرد رابطه جنسی برقرار کند که موفق نشد. بالاخره یک شب که با تعدادی از دوستان به یک بار رفته بودیم و همه مشروب می خوردند جز کامیار (از ابتدا خودش را فردی نمازخوان و روزهگیر معرفی کرده بود)، بعد از چند ساعت متوجه شدم که در این بار شلوغ هیچکدام از کسانی که با ما بودند نیستند و من و کامیار تنها مانده ایم. در برابر اصرارش بر اینکه شب را باهم به هتلی برویم مقاومت نکردم. فردای آن روز چندین بار تلاش کرد که رابطه جنسی برقرار کند ولی من بهاندازه کافی از اتفاقات شب قبل عصبانی و پشیمان بودم که قبول نکنم. تلاشهای کامیار آزاردهنده ولی بینتیجه بود. پرونده دانشجویی ما در دانشگاه آلبانی در دست این دو نفر بود؛ بنابراین دائماً مجبور بودم به آنها مراجعه کنم.”
او همچنین در مورد آرش علایی میگوید:
«چند روزی کامیار در سفر بود و آرش شروع کرد به تماس گرفتن و دعوت برای شام. حس خوبی نداشتم و قبول نمیکردم. یک روز عصر تماس گرفت و گفت «یکی از دوستان مشترکمان قرار است امشب بیاید و گفته به تو هم بگم چون خیلی وقته ازت خبری نداره.» قبول کردم و رفتم و از چیدمان دو نفره میز متوجه شدم قرار نیست نفر سومی وجود داشته باشد. وابستگی ما به برادران علایی در دانشگاه آلبانی عامل بازدارندهای بود که حتی وقتی تمام علائم و شواهد یک رابطه جنسی ناخواسته وجود داشت، مجبور بودی سبک سنگین کنی: اگر تن به رابطه ندهم فاندم را قطع میکنند! اجازه و امکان رفتن به مراحل بالاتر را نمیدهند! کمکهزینه ماهانه را قطع میکنند! خانهای که دادهاند را پس میگیرند!
اینها افکاری بود که آن شب همزمان با شام خوردن و قهقهههای آرش علایی که قبل از رسیدن من مست لایعقل شده بود مرا بر سر دوراهی اینکه در صورت درخواست رابطه جنسی قبول کنم یا نه قرار داده بود. هنگام جمع کردن میز شروع کرد به لمس کردن و بوسیدن که وقتی با مخالفت روبرو شد شروع کرد به تعریف و تمجید و اینکه احترام زیادی برایم قائل است. در این مدت عاشقم شده و میخواهد بیشتر باهم در رابطه باشیم و درعین حال تلاش میکرد به خواستهاش برسد. چندین بار ازم خواهش کرد «چون خیلی تحریک شده» اجازه دهم رابطه جنسی داشته باشیم. مزیت اجبار به ماندن در خانههایی که به خودشان نزدیک باشد آن شب برای من حکم نجاتدهنده داشت، چون توانستم در مدت کوتاهی به خانه خودم برگردم.»
او همچنین از سواستفادههای مالی برادران علایی در مدت زمان اقامتش در آمریکا افشاگری کرد و گفت: “مبلغ زیادی را از من بابت ثبتنام و اجارهخانه، بیمه و غیره گرفتند و بعدها مشخص شد این پول را به دانشگاه ندادهاند چراکه ما با فولسکالرشیپ وارد آن پروژه شده بودیم.”
پس از بازگو شدن روایت راویان در فضای مجازی٬ شبکه بیبیسی فارسی در گزارشی به بررسی آزار و تجاوز جنسی این دو برادر در دانشگاه آلبانی پرداخت. گزارش بیبیسی فارسی شامل یک فایل صوتی از جلسه مسئولان دانشگاه آلبانی نیویورک بود که مسئولان دانشگاه مشخصا در مورد آرش علایی و ماده ۹ صحبت میکنند، ماده۹ قانون حقوق مدنی ضد تبعیض جنسیتی فدرال در محیط آموزشی است که به عنوان بخشی از اصلاحیههای آموزشی در سال ۱۹۷۲ برای جلوگیری از تبعیض، تجاوز، آزار و اذیت جنسی در تمام برنامههای آموزشی که بودجه دولت مرکزی دارند تصویب شده است.
آرش و کامیار علایی اتهامات تجاوز و تعرض را رد کردند که این مساله باعث شد تا راویان در کلاب هاوس، اتاقی در مورد آنها و اتهاماتشان برگزار کنند و مفصل و با جزییات بیشتر در این باره صحبت کنند. طبق گفته این قربانیان آنها هیچ حریم خصوصی نداشتند و تمام ارتباطات شخصی و زندگی خصوصی آنها تحت نظارت و کنترل این دو برادر بوده است.
اکنون با معرفی پروژهی جدید برادران علایی که نام نماد انقلاب فمینیستی را بر روی خود دارد، فعالان حقوق زنان در مورد امکان تکرار تخلفات گذشته این دو فرد ابراز نگرانی کردهاند، چرا که اهمیت نقض حریم خصوصی و آسیب روحی، برای قربانیان داخل کشور بسیار بیشتر است.
منابع:
گزارش بیبیسی فارسی از دانشگاه آلبانی
روایت ارسالی از یک دختر دانشجو به عصیان (وب سایت تلگراف)
دیدگاهتان را بنویسید