✍️ نگار مسروری
بسیاری از ما وقتی کلماتی مثل تجاوز یا آزار جنسی را میشنویم، زنی با دست و پای بسته را در ناکجا آباد تصور میکنیم که یک “غریبه” به طرز وحشیانهای به او تجاوز میکند! شاید حتی چهرهای برای افراد متجاوز تصور کنیم، چهرهای که ناشی از مدیا است، چهرهای متمایز از چهرههای “عادی” و رفتارهایی متمایز از رفتارهای “عادی”!
اما این تصورات ما چقدر درست است؟ تحقیقات نشان میدهد که بیش از نود درصد زنانی که قربانی آزار جنسی بودند، به نوعی متجاوز خود را میشناختند. متجاوز یا فردی از خانواده بوده، یا دوستی و یا دوست دوستان، گاهی هم همکار، همکلاسی، استاد و … . در واقع این تحقیقات نشان میدهد که هر کسی ممکن است متجاوز باشد. متجاوزان و آزارگران لزوما خلافکار نیستند و در اکثر مواقع یک غریبه سوار بر ون بزرگ و مشکی هم نیستند. آنها ممکن است همسایه ما باشند، استاد دانشگاهمان، ریش سفید محل، قاضی، پلیس، عضوی از خانواده نزدیک و یا سلبریتی مورد علاقهامان. هر شخصی ممکن است آزارگر و متجاوز باشد با سلاحی متفاوت. گاهی اسلحه به دست دارد، گاهی آینده شغلی و آموزشی شما در دستانش است، گاهی “آشنا” زیاد دارد و کارتان گیرش است و گاهی او را خیلی دوست دارید و می ترسید از دستش بدهید. آزار جنسی نوعهای متفاوتی دارد، ابعاد زیادی دارد و در موقعیتهای مختلف اتفاق میافتد و در هر جایی که فکرش را بکنید. تخت خواب خود، اتاق پزشک، خانه دوست، دانشگاه، مسجد، خرابه، پنت هاوس شیک، پشت صحنه و… هرجایی که به ذهنتان میرسد.
پس با دانستن همه اینها، چرا هنوز معتقدید که امکان ندارد که فلانی تجاوز کرده باشد؟! میفهمم که وقتی کسی را دوست دارید باور اشتباهی از او سخت است اما از خودتان بپرسید که چرا باور دارید او متجاوز نیست؟ چون به شما تجاوز نکرده؟ چون به قیافهاش نمیاد؟ چون برای شما دوست یا همسر خوبی بوده؟ چون کمبود سکس نداشته؟ شاید هم فکر میکنید قربانی به اندازه کافی جذاب و زیبا نبوده! هیچکدام از اینها دلیل خوبی نیست برای دفاع از متجاوز و قربانی نکوهی! در بالا اشاره کردم که متجاوز و آزارگر بودن ربطی به قیافه و رفتار اشخاص ندارد و هر کسی ممکن است متجاوز باشد. اگر شما معتقدید که فرد متهم به تجاوز را میشناختید و امکان ندارد او متجاوز باشد، میخواهم به طور ساده به شما بگم افراد ممکن است برای شما یک فرشته باشند و برای دیگران شیطان، دختر دنیس ریدر، یکی از معروف ترین قاتلان زنجیرهای آمریکا، میگوید که پدرش یک پدر عالی بوده و تا زمان دستگیری او، حتی یک لحظه هم شک نکرده که ممکن است پدرش قاتل باشد! و اما به دو بهانه ی آخر میرسیم که به طرز عجیبی متداول هستند: اول اینکه تجاوز و آزار جنسی ربطی به سکس و میزان سکس داشتن افراد ندارد، جمله ی معروفی هست که میگه: اگر کسی شما را با بیل بکشد نمیگویید قصد باغبانی داشت! در آزار جنسی، هدف ارضای نیاز جنسی نیست بلکه بیشتر به مسئلهی احساس قدرت مربوط میشود. و در آخر جذابیت قربانی هیچ ربطی به تجاوز ندارد. البته من معتقدم که خود شما هم این را میدانید فقط نمیخواهید بفهمید، اینکه شما به زنان میگویید که به اندازهی کافی جذاب نیستند که کسی به آنها تجاوز کند، یکی از احمقانهترین جملههاییست که در عمرم شنیدم. حدس میزنم که راه نمیافتید و به قربانیان قتل نمیگویید که به اندازه کافی کشتنی نیستند، نه؟ پس به زنان هم نگویید که به اندازه کافی “کردنی” نیستند و به جاش کیر خود را از مغزتان در آورده و در شورتتان فرو کنید!
یکی از مهمترین کارهایی که باید برای مقابله با فرهنگ تجاوز انجام دهیم، دور ریختن تصوراتمان از تجاوز و متجاوز است. متجاوزان را دیگری سازی نکنید، آنها همین جا هستند، همین افرادی که روزانه میبینیم، با آنها حرف میزنیم، غذا میخوریم، کار میکنیم و میخندیم! آنها شیطان نیستند، قیافه مشخصی ندارند، رفتارهای مشخصی ندارند ولی میتوانم به شما بگویم که آنها محصول فرهنگ تجاوز هستند. آنها محصول فرهنگی هستند که قربانیان را مقصر تجاوز میداند و طرف متجاوز را میگیرد. فرهنگی که از قربانیان هزاران سوال میپرسد و به متجاوز نمیگوید که چرا تجاوز کردی؟ اگر حمایتی از قربانیان تجاوز نمیکنید حداقل نمک روی زخمشان نپاشید و قربانی نکوهی نکنید تا فلان خواننده برایتان بیشتر بخواند، فلان شرکت ورشکست نشود، فلانی آبرویش نرود و دیگری یک موقع ناراحت نشود! شما با نادیده گرفتن و قربانی نکوهی، قدمی در راه “عدالت” برنمیدارید فقط طرف متجاوز را میگیرید!
دیدگاهتان را بنویسید