✍️نگار مسروری
شاید بارها جملاتی مثل “من اصلا جنسیت را نمیبینم” ، “نگاه من به زن و مرد بر اساس جنسیت نیست” و یا “جنسیت برای من بی معنی است، همه فقط انسان هستند” را شنیده باشید، این جملات معمولا با دلایل مختلفی دنبال میشوند، مثلا “چون در خانواده ما تبعیض جنسیتی نبوده” یا “چون من خودم دختر دارم” یا “چون من خواهر و مادری قوی دارم” یا “آخه من خودم زن هستم” و دلایلی از این قبیل. گوینده این جملات معمولا با ندیدن جنسیت نتیجه میگیرد که سکسیست نیست و در زندگی شخصی و اجتماعی خودش رفتار و یا دیدگاهی جنسیت زده ندارد. این حرفهای عامه پسند که موافقان زیادی هم دارند، نه تنها باعث برابری نمیشوند بلکه رسیدن به برابری را سختتر میکنند.
یکی از نکات قابل توجه درباره این دیدگاه این است که “کور جنسی” (ندیدن جنسیت، بیتوجهی به عامل جنسیت)، باعث میشود که افراد قسمت بزرگی از هویت فردی و تجربه زیسته گروههای تحت ستم را نادیده بگیرند. مثلا به عنوان یک زن، زن بودن بخشی از هویت من است و بخاطر زن بودن من تجربه زیسته متفاوتی نسبت به مردان داشتم؛ در واقع زن بودن من و جنسیت من باعث شده که من تحت تبعیضی سیستماتیک قرار بگیرم. حالا اگر شخصی تصمیم بگیرد که به سادگی چشمهایش را روی جنسیت من ببندد، نه تنها قسمتی از هویت من را نادیده گرفته بلکه تبعیضاتی که من بخاطر جنسیتم متحمل شدهام را هم نادیده گرفته است. در واقع ندیدن جنسیت، ترفندی ساده برای پاک کردن صورت مسئله نابرابری جنسیتی است؛ چون اگر جنسیتی نباشد پس بر اساس جنسیت هم نابرابری صورت نمیگیرد! مشکل حل شد! خب به این راحتی نیست، جنسیت وجود دارد و قسمتی از هویت فردی هرکسی هست. برای رسیدن به برابری اول باید بپذیریم که زنان بخاطر جنسیتشان تحت ستم هستند.
مشکل اساسی دیگر در این دیدگاه این است که وقتی فردی کاملا به خودش مطمئن باشد که چون جنسیت را نمیبیند، سکسیست نیست؛ نه تنها دقتی به رفتار و تفکرات خود نمیکند بلکه حتی انتقاد به رفتارهای جنسیتزده خودش را هم مجاز نمیشمارد. در اینجا دوباره با پاک کردن صورت مسئله روبرو هستیم، وقتی جنسیت نباشد پس جنسیتزدگی هم وجود ندارد بنابراین هرچه بگوییم و هرکاری بکنیم چون جنسیت را نمیبینیم و به تاثیر آن معتقد نیستیم، جنسیت زده نیستیم! خب کاش به همین سادگی بود ولی نیست، همه ما در جامعه و خانوادهای جنسیتزده رشد کردهایم، به نسبت محل زندگی و سطح اجتماعی ما، میزان این جنسیتزدگی و نوع این جنسیتزدگی متفاوت است. اما چیزی که مشترک است این است که ردپای مردسالاری در همهی بخش های زندگی ما وجود دارد، بنابراین فقط با گفتن من جنسیت را نمیبینم پس من سکسیست نیستم و هیچ رفتار و فکر جنسیتزدهای ندارم، یکباره مداوا نمیشوید. تنها راه این است که برگردید به نقطه شروع و بپذیرید که جنسیت بخشی از هویت فردی افراد است و بر اساس آن امتیازی به آنها تعلق میگیرد یا سلب میشود و تحت تبعیض قرار میگیرند. تنها و تنها بعد از پذیرش این حقیقت هست که شما میتوانید شروع به سکسیست نبودن کنید.
در کل این کورجنسی، فقط راهی برای نادیده گرفتن هرچه بیشتر زنان است. اکثر افرادی که اعتقادی به جنسیت ندارند، در اصل یا اعتقاد به وجود مردسالاری ندارند و یا دنبال یک رویکرد کول و عامه پسند هستند تا قدمی در راه برابری جنسیتی برندارند. چون جنسیتی وجود ندارد که نابرابریای وجود داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید