سال ۱۳۹۸ خورشیدی سالی پرفراز و نشیب برای زنان ایران رقم زد.
روزهای ناخوش زنان در سال ۹۸
به رغم مغایرت اعمال سهمیهبندی جنسیتی پذیرش دانشجویان در رشتههای مختلف دانشگاهی با قانون اساسی، همچنان شاهد اعمال چنین تبعیضهایی در شیوه جذب دانشجو و تضییع حقوق مادی و معنوی زنان در دانشگاههای کشور بودیم. طی یک دهه تلاش فعالان زنان و دانشجویی برای احقاق حقوق از دست رفته زنان، پرونده شکایت فعالان به اجرای طرح سهمیهبندی جنسیتی در پذیرش دانشجویان از سال ۱۳۹۰ هنوز در دیوان عدالت اداری در دست بررسی است.
دولتمردان با هدف کاستن از آمار طلاق طی اقدامی شتابزده سهمیهبندی ثبت طلاق را در دفاتر رسمی اعمال کردند. به این ترتیب که دفترخانههای طلاق در هر شهر با محدودیت قانونی ثبت مواجهشده و تنها مجاز به ثبت طلاق تا سقف سهمیه معینی هستند٬ سهمیه ای بسیار کمتر از آمار رسمی طلاق در سال گذشته. چنین تصمیمی میتواند عواقب جبرانناپذیری به همراه داشته باشد و آسیبها و عوارض بسیاری برای طرفین دعوی داشته باشد و به ویژه حقوق زنان را بیش از پیش ضایع کند.
تبلیغ و ترویج گسترده فرهنگ بکارت در مدارس دخترانه، دانشگاهها و دورههای آموزشی پیش از ازدواج انجام گرفت و زنان مجرد٬ به بهانه آسیب دیدن پرده کذایی٬ از برخی خدمات پزشکی و استفاده از امکانات تفریحی همچون پارکهای آبی محروم شدند. مبلغان و مروجان بکارت، عمدتا” ماماها و پزشکانی هستند که با علم به تمامی وجوه غیرانسانی و غیرعلمی موضوع، در صدد همدستی با فرهنگ مردسالار برآمده و بکارتطلبی را در اذهان دختران و زنان جوان ثبت و نهادینه میکنند. فرهنگی که به شکلی تبعیضآمیز با سکس پیش از ازدواج مردان مدارا میکند اما زنان را از هرگونه فعالیت جنسی تا موعد ازدواج باز میدارد.
با بیاثر شدن نقش مهریه به عنوان تنها حقی که در قرارداد حقوقی نابرابر ازدواج به زن اختصاص یافته ، شاهد وخامت وضعیت حقوقی زنان در ازدواج بودیم و زنان در موقعیت آسیبپذیرتری نسبت به گذشته قرارگرفتند. حذف مجازات زندان از بدهکاران مهریه تصمیمی خلقالساعه و خلاف قانون٬ در حالی اتخاد شد که به لحاظ حقوقی هیچ تفاوتی میان جرم بدهکاران مهریه و بدهکاران دیگر وجود ندارد و کلیه بدهکاران میبایست دینی را که در سندی رسمی تنظیم شده و در مراجع رسمی، متعهد به پرداخت آن شدهاند را بپردازند. معافیت مردان از مجازات بابت عدم پرداخت حق قانونی زن در ازدواج، لطمهای جدی به حقوق زنان به عنوان طرف عقد قرارداد ازدواج وارد میکند.
تبلیغات گستردهای برای چند همسری مردان (تعدد زوجات) در فضای مجازی، رسانههای رسمی، کارگاهها و پوسترهای متعدد صورت گرفت و با شعار احیاء سنن اسلامی و به بهانه کاستن از آمار زنان “مطلقه”، “بیوه” و “مجرد قطعی” و محرومیتزدایی از زنانی که از”نعمت همسری و مادری” بیبهره ماندهاند در صدد خرید مشروعیت برآمد. حال آنکه بدنه جامعه ایران، به سبب رشد فرهنگی و فعالیت فمینیستها٬ تعدد زوجات را پدیدهای ناپسند و تبعیضآمیز به شمار میآورند.
لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت٬ بعد از دو سال توقف در قوه قضاییه با تغییر کلمه زنان به بانوان و با عنوان «لایحه صیانت٫ کرامت و امنیت بانوان در برابر خشونت» و تغییراتی اساسی و ماهوی به هیات دولت برگشت و اثبات کرد عزمی برای مقابله با خشونت عیه زنان وجود ندارد.
موفقیت ها و دستاوردهای زنان در سال ۹۸
شروط ضمن عقد در سالی که گذشت مورد توجه بسیاری از فعالان زنان (به طور خاص فمینیسم روزمره و همسری) قرار گرفت. فعالان این حوزه با وجود یورش و حملات مکرر اقشار سنتی و مردسالار جامعه و مراجع حکومتی، اقدام به برگزاری کارگاهها و نشستهای متعددی در این زمینه کرده و به شرح و تبیین این شروط پرداختند.اگرچه تا امروز هیچ زنی موفق نشده حقوق حقه انسانی خود را در ازدواج به تمامی استیفا کند، اما آگاهی همگانی و دانش حقوقی نسبی زنان در زمینه نابرابریهای موجود در مفاد قرارداد ازدواج توانسته مقدمهای باشد برای نیل به حقوق اولیه و انسانی آنها. این شروط به طور خلاصه عبارتند از؛ تنصیف اموال مشترک، حق طلاق، حق اشتغال، حق تحصیل، حق خروج از کشور، وکالت امور فرزند و حق تعیین محل سکونت.
با گسترش هشتگ «دوربین ما اسلحه ما» به شهرهای کوچک و روستاها٬ زنان ایران موفق شدند در مبارزهای عاری از هرگونه خشونت، در مقابل مداخله کسانی که به بیحجابی آنان اعتراضاتی همراه با ضرب و شتم داشتند ایستادگی کنند. فمینیسم روزمره با الهام از این ابتکار٬ هشتگ «دوربین ما پیفپاف ما» را معرفی کرد٬ پویشی با هدف ثبت و افشاگری آزار خیابانی. زنان بسیاری در مواجهه با آزار خیابانی اقدام به تهیه عکس و فیلم از آزارگران کردند. صفحه اینستاگرام فمینیسم روزمره با انتشار این عکسها و فیلمها شاهد پیامهای خصوصی از زنانی بود که چهره فرد یا شماره پلاک اتومبیل وی را به عنوان آزارگر خیابانی محله و شهر خود شناسایی و تایید کردند. بسیاری از آزارگران پس از رسوایی، اظهار ندامت کرده و خواستار حذف پست شدند. به این ترتیب آزارگران در پی از دست دادن حاَشیه امن خود، متنبه شده و تعهد اخلاقی بابت ترک رفتار ناشایست و مجرمانه خود دادند.
کمپین دیگری که از سوی فمینیسم روزمره شکل گرفت، افشای مزاحمت و آزار زنان توسط رانندگان اسنپ بود. صفحه اینستاگرام فمینیسم روزمره گزارشهای متعدد زنان از آزار رانندگان را به همراه مشخصات فرد آزارگر منتشر کرد. ابتدا مدیران اسنپ با مقاومتی سخت و صلب از پذیرش چنین اتفاقاتی سر باز زدند و حتا تهدید به شکایت کردند. اما پس از تلاشها و پپیگیریهای بسیار، سرانجام مدیران اسنپ مسئولیت امنیت مشتریان خود را پذیرفته و قول مساعد جهت پیگیری موارد مزاحمت٬ و برخورد قانونی با متخلفان دادند.
کشف حجاب گسترده دانشآموزان، دانشجویان و زنان معترض در کلیه صنوف و نیز پرفورمنسهایی با مضمون اعتراض به حجاب اجباری موسوم به «دختران انقلاب» صورت گرفت. با این که چنین اعتراضاتی با واکنش تند دستگاههای امنیتی و انتظامی٬ و دستگیری معترضان و صدور احکام سنگین و ناعادلانه از سوی دادگاه روبرو شد اما همچنان زنان در سطح شهرهای بزرگ به طور گستردهای اقدام به کشف حجاب میکنند. پیامکهای ارسالی به شهروندان از سوی پلیس امنیت اخلاقی و نیز توقیف اتومبیل شهروندان، واکنشی به کشف حجاب زنان بود. پلمب بیش از پانصد کافه و رستوران در تهران نیز به بهانه رعایت نکردن شئونات اسلامی و حجاب انجام شد. در اماکن زنانه مثل پارک زنان سختگیری های شدیدی برای جلوگیری از ورود هر نوع دوربین و موبایل دوربین دار انجام شد برای جلوگیری از انتشار عکسهای بی حجاب زنان در فضای مجازی.
ورود به ورزشگاه که به رویای زنان دوستدار فوتبال مبدل شده بود٬ بعد از قریب به چهل سال به وقوع پیوست. پس از یک دهه تلاش مستمر کمپین روسری سفیدها که با هدف احقاق حق ورود زنان به استادیوم شکل گرفته بود و تلاشهای پیگیرانه جهت جمعآوری صدهزار امضاء، کمپین دریا صفایی٬ کمپین حق من و کمپینهای مشابه دیگر٬ و در آخر حرکت اعتراضی سحر خدایاری معروف به دختر آبی که پس از اقدام به خودسوزی مقابل دادگاه انقلاب تهران جان سپرد، دستیابی به موفقیت نسبی در این زمینه را رقم زد. سحر خدایاری به دلیل علاقه به فوتبال و تماشای فوتبال هنگام ورود به ورزشگاه آزادی بازداشت شده و تحت پیگرد قانونی قرار گرفته بود.
با رای دیوان عالی کشور مقرر شد دیه زنان و مردان به طور یکسان پرداخت شود و صندوق تامین خسارت های بدنی ملزم به پرداخت مابه التفاوت دیه زن و مرد شد. همچنین انتقال تابعیت از مادر به فرزند٬ پس از دریافت تایید از نهادهای امنیتی٬ ممکن شد.
حضور چشمگیر زنان در تجمعات اعتراضی دانشجویی و نیز خیزش مردمی آبانماه ۹۸ که در پی سه برابر شدن قیمت بنزین به وقوع پیوست در تصاویری که توسط شهروندان در فضای مجازی و خبرها منعکس شد نویدبخش نسلی نو از زنان آگاه و حقطلب بود. تعداد قابل توجه زنان در لیست بازداشت شدگان نیز بیانگر حضور فعالانه و گسترده زنان در آن اعتراضات است.
کیمیا علیزاده قهرمان مسابقات تکواندوی المپیک از ایران خارج شد و با انتشار نامه افشاگرانهای از تحقیر، سرکوب، حجاب اجباری و استفاده ابزاری که طی سالیان متمادی از سوی حکومت بر او و زنان ایران تحمیل شده بود سخن گفت. در بند آخر نامه چنین آمده: ” رنج و سختی غربت را به جان میخرم چون نمیخواهم پای سفره ریاکاری، دروغ، بیعدالتی و چاپلوسی بنشینم اما هر کجا که باشم فرزند ایرانزمین باقی میمانم.”
سایت و کانال تلگرامی “دیدهبان آزار” یا harasswatch به همت جمعی از فعالان با هدف به چالش کشیدن کلیشههای آسیبزای اجتماعی و مقابله با عادیسازی آزار و اذیت مبتنی بر جنسیت در فضاهای عمومی ایجاد شد. فعالیتهای دیدهبان آزار از طریق ثبت و انتشار روایات و گفتوگوهای چهرهبهچهره و آموزش عمومی از طریق برگزاری کارگاه، گفتوگوهای خیابانی، نصب پوستر در تاکسیها، تدوین و انتشار جزوههای آموزشی به اجرا در میآید.
دیدگاهتان را بنویسید