«قتل وحشیانه مهسا امینی موعد تسویه حساب برای ایران باشد.» مارتین شلوف

مترجم : تینا

نشانه هایی دیده میشود از ایجاد موج در برابر دولتی که به طور معمول اعمال خشونت آمیز علیه زنان و مردان انجام می‌دهد.
مرگ مهسا امینی در حین بازداشت وی توسط مامورین پلیس، به سرعت در حال تبدیل شدن به لحظه دیگری از حسابرسی برای رژیم ایران است. رژیمی که از یک شورش مردمی، بیش از مواجه شدن با کل دنیا میترسد.چهار روز پس از درگذشت مهسا امینی در بیمارستانی در تهران ، اعتراضات کاهش چندانی را نشان نمی‌دهند. تا اینجا اکثر اعتراضات به صورت صلح آمیز بوده‌اند اما به نظر میرسد در بعضی نقاط کردنشین ایران به خشونت کشیده شده اند.موجی در حال شکل گیری است. نخست مرگ زنی جوان در سال ۲۰۰۹. مرگ ندا آقاسلطان باعث ایجاد روز های ناآرامی شد که ایران پس از انقلاب ۱۹۷۹ به خود ندیده بود. مرگ ندا آقاسلطان با شلیک گلوله به سینه، گواهی بر نحوه برخورد ایران با مخالفان و زنان است. آقاسلطان در ژوئن ۲۰۰۹ هنگام شرکت در تظاهرات ضد دولتی توسط یک تک تیرانداز هدف گلوله شد. این واقعه شورش مردم را برانگیخت و برای مدتی ضعف یکی از سرسخت ترین دولت های منطقه را آشکار کرد.تصاویر امینی که پنجشنبه گذشته توسط پلیس امنیت به داخل ون کشیده شد، به علت نداشتن پوشش پسند آنها، خاطرات مرگ ندا آقاسلطان را زنده کرد و باری دیگر ترس و وهم دولتی را که به طور معمول مرتکب اعمال خشونت آمیز شدید علیه سرپیچی کنندگان میشود، مطرح کرد.دهه مابین این دو رویداد، دوران ظلم فزاینده در ایران بوده است. جایی که فعالان در سایه محصور شده اند و خود دولت تمام آثار جنبش سبز را که پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹ به دنبال داشت، در هم شکسته است.بسیج که مسئول کشتن آقاسلطان بود و سپاه پاسداران، که مجری ارزش های انقلاب اسلامی است در خیابان ها حضور دارند، که البته تعدادشان پس از انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رییس جمهور بیشتر هم شد.رئیسی که یک تندروی مذهبی با دیدگاه های عمیقا محافظه کارانه است، مخالفت را محدودتر، وگشت ارشاد را مجهز تر کرده و تفسیری انعطاف ناپذیر از اسلام شیعه در سراسر کشوراعمال کرده است.رهبران ایران تا کنون «توطئه ها» را مسئول مرگ امینی دانسته اند با اینکه مرگ امینی در یکی از بازداشتگاهای خود رژیم رخ داده است. و همچنین ادعا شده که شورش ها و اعتراضات ها کار دشمنانی مانند عربستان سعودی است و این دروغگویی و توجیه ها ادامه دارد.رسانه نیمه دولتی فارس مدعی شده اند که مقامات ارشد ایران مانند رهبر ایران، علی خامنه ای، برای مرگ امینی ابراز همدردی کرده اند، و علت مرگ را سکته مغزی و عارضه قلبی عنوان کرده اند. به گفته والدین امینی، این دختر ۲۲ ساله از هیچ یک از این عارضه ها رنج نمیبرده.
تندروها و افراطی های ایران از قیام گسترده مردم در سال ۲۰۰۹ درس گرفته اند، زمانی که اوضاع تقریبا از کنترل دولت خارج شده بود. این کشور اکنون برخی از بهترین و فراگیرترین امنیت دیجیتال را در منطقه دارد و کنترل سفت و سختی بر مناطقی پیدا کرده که از ترس ساکت شده اند.
اما همچنین خود را در مقابل دو چیز میبیند: یک شبکه خارجی مهاجران که برای کشور و مردم آن، چیز متفاوتی میخواهد و یک فشار داخلی قوی از طرف فعالان که میدانند چگونه باید خود را سازماندهی کنند.
اینکه آیا مرگ امینی به یک لحظه مهم دیگر در تلاش برای تعیین سرنوشت توسط بسیاری از ایرانیان تبدیل خواهد شد یا آتشی است که در نهایت خاکستر آن سرد خواهد شد را، باید دید!
با این حال، رهبران ایران از خیابان هایی میترسند که دیگر قادر به مهار آن نباشند. مرگ وحشیانه یک زن جوان، دستور آشوب بیشتر است. رژیم خود را در شرایط سختی گیر انداخته است.

منبع: گاردین

امتیاز شما به نوشته؟
[کل: 0 میانگین: 0]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *